در هنر بازیگری، بازیگری متد یک روش آموزشی بسیار شناخته شده است که به بازیگران کمک میکند تا به شخصیتی که در نقش خود بازی میکنند بپردازند. در این روش، بازیگر به دنبال این است که شخصیت را با همه جزئیات و بدون احساسات خود، بازی کند. در این مقاله به بررسی روش بازیگری متد و اصول آن خواهیم پرداخت.
همه ما بازیگرانی را دیدهایم که خود را به شخصیتشان میفروند تا ما را به زمان و مکان دیگری منتقل کنند و برخی از ما برای همین به سینما میرویم. اما چگونه میتوانند این کار را انجام دهند؟ این مقاله به رویکرد بازیگری خاصی که میتواند باعث شود بازیگران به نمایشهایی با تأثیر زندگیبخش برسند، میپردازد.
بازیگری متود (Method Acting) چیست؟
بازیگری متد یک تکنیک است که بازیگران از آن برای احساس همدردی با شخصیتی که در حال بازیگری آن هستند، استفاده میکنند. در این تکنیک، بازیگر “شخصیت” میشود و به طور مداوم در نقش خود باقی میماند.
بازیگران تشویق میشوند تا در هر حالت، احساسات واقعی مورد نیاز را درک کنند و به جای تقسیمبندی و تظاهر، آنها را تجربه کنند. این میتواند تغییرات روانی و رفتاری را برای مدتی که در نقش هستند، ایجاد کند.
بازیگری متد به عنوان یک سفر خودتوضیحی برای بازیگران میشود که آنها به اکتشاف و کشف عمق شخصیتی که در حال بازیگری آن هستند، میپردازند. همچنین، بازیگر باید آماده باشد تا اگر از بازیگری متد استفاده میکند، درد و رنج احساسی را تجربه کند. برای جذب حضور مخاطب به خاطراندنیترین حالت، بازیگر باید از منطقه راحتی خود خارج شده و کفشهای شخصیت را پوشیده و به مخاطب بگوید که این شخصیت تنها یک شخصیت تصادفی در صحنه نیست، بلکه شخصیتی است که طولانی مدت در حافظه آنها باقی میماند.
تاریخچه بازیگری متود (Method Acting)
لی استراسبرگ و الیا کازان در دهه 1930 با گسترش بازیگری متد آن را به استودیوهای بازیگری آمریکایی و کلاس های بازیگری معرفی کردند. استراسبرگ میگوید که با توجه به بازیگری متد، بازیگر باید شخصیت را به طول کامل زنده کند و نه فقط روی صحنه یا در مقابل دوربین. به همین دلیل، بازیگران با اختصاص دادن خود به نقش، با کسب و کاستن وزن، تغییر زمان خواب، پیروی از برنامه رژیم غذایی و تبدیل شدن به “شخصیت” بر اساس نمایشنامه، به نقش پیوستهاند.
با این حال، تکنیک بازیگری متد در اوایل دهه 1900 توسط کنستانتین استانیسلاوسکی، بازیگر و کارگردان تئاتر روسی، ابداع شده است. استانیسلاوسکی در آن زمان عبارت “بازیگری متد” را اختراع نکرد، اما اصول و مفاهیم او یک چارچوب برای بازیگران برای ایجاد شخصیتهای معتبر فراهم کرد. روش استانیسلاوسکی بر این بود که بازیگران از تجربیات و خاطرات شخصی خود برای برانگیختن احساسات واقعی استفاده کنند و با شخصیتها ارتباط برقرار کنند. این با بازیگری سنتی، تئاتری و کلاسیک آن دوره، در تضاد بود.
المانهای کلیدی بازیگری متد
کاهش تنش
به نظر استراسبرگ، بازیگران باید قبل از اینکه شخصیت دیگری را به خود بگیرند، باید بر روی یک برگهٔ خالی باشند. بنابراین، قبل از ساخت یک شخصیت، بازیگران باید درک کنند که کجا در بدنشان تنش دارند و چگونه آن را رها کنند.
تمرکز و مقصدگرایی
پس از رهایی از تنش، بازیگران برای درک بهتر دنیای اطراف خود، مانند تمرکز بر صداهای خاص یا حذف برخی صداها، باید جهت دهی جدیدی در زندگی خود ایجاد کنند. بازیگران باید به حس هایشان توجه داشته باشند تا تحریکات باورپذیر در کارشان ایجاد کنند. بینایی، لمس و حتی چشایی نیز به همین فعالیت ها تحت عمل قرار میگیرد.
استفاده از حافظه حسی
بازیگران پس از همگرایی حسی، وارد حافظه حسی میشوند، که نقطه ضعف اصلی متد است.
شناسایی و تکرار
ظرفیت بازیگر برای شناسایی و تکرار احساسات، یک پاسخ معتبر را تولید میکند و باعث میشود تا برایشناسایی با شخصیت نمایش داده شده، هنری خود را به کار گیرد. بر خلاف بودن یک عروسک، بازیگر متد آموزش دیده، به نظر استراسبرگ، همانند نویسنده یا کارگردان، بر روی طبیعت کار تأثیر میگذارد.
تمرینات بازیگری متود
تمرین آرامش (Relaxation)
یکی از تمرینات بازیگری متد، تمرین آرامش است. در این تمرین، بازیگران موظف به حرکت دادن هر بخش از بدن خود به صورت حلقهای کوچک هستند، از انگشتان تا عضلات صورت. با هر حرکت، بازیگران احساس و تنش خود را آزاد می کنند. بازیگران برای کاهش تنش های هیجانی خود، می توانند به صورت لازم صدای “آه” تولید کنند.
تمرین حافظه حسی
تمرین حافظه حسی، باعث تقویت توجه بازیگر به جزئیات و ارتباط احساسات با تجربه های قبلی او میشود. بازیگران از تمرین حافظه حسی برای تمرکز بر روی احساسات تشدید شده استفاده می کنند تا پاسخ های غنی در صحنه یا مجموعه ایجاد کنند. به عنوان مثال، بازیگران ممکن است بخاطر بیاد آوردن یک درد شدید خاصی که در کودکی در اتاق خود داشته اند، از حافظه حسی استفاده کنند.
خلوت با خود:
در این تمرین، بازیگران یک فعالیت را در صحنه اجرا میکنند که به طور عادی در یک فضای خصوصی انجام میدهند، مثل بررسی پوست صورت با آینه بزرگنمایی یا رقص خندهدار. استراسبرگ همچنین بازیگران را به این نکته توجه کردند که از حساسیت و بافتهای اساسی اشیاء شخصی آگاه شوند و ببینند که چگونه آنها را دستکاری و برخورد میکنند.
تمرین تبدیل شدن به حیوان:
در این تمرین، استراسبرگ دانشآموزان خود را به راه رفتن و رفتار حیوانات یا صحبت کردن به زبان بیمعنی تشویق میکند تا الگوها و عادتهای جامعه را از سیستمشان بیرون بیاندازد.
موسیقی و رقص:
هدف از این تمرین شکستن روتین بازیگران و ورود آنها به یک شرایط از صدور عمل واقعی با انتشار احساسات واقعی است. بازیگران به دستورالعمل، به صورت یک سیلاب، آهنگی شناخته شده را اجرا کرده و با هر سیلاب، یک حرکت منحصربهفرد، پیشبینینشده و غیر آماده انجام میدهند.
آیا بازیگری روش متد خطرناک است؟
خط باریکی بین بازیگری به گونه ای که به نظر می رسد شما در حال حاضر احساسی دارید و سپس به خانه خودتان بازمی گردید، وجود دارد. بعد از اینکه با احساساتی که برای نقش ایفا می کنید بازی می کنید، بازگشت به خودتان ممکن است چالش برانگیز باشد. برخی از تکنیک های متد هم نوعی تکنیک هایی هستند که بعضی از بازیگران در زندگی بعدی خود پشیمانی می کنند. هنگامی که شما با روانشناسی مغز خود بازی می کنید، همیشه خطرات منفی وجود دارد.
جیمز فرانکو یک مقاله در روزنامه نیویورک تایمز در مورد بازیگری روش متد نوشت و چگونه ممکن است مسئولیت برخی از رفتارهای پیش بینی نشده بازیگران باشد.
هیث لجر یک بازیگر با استعداد بود که به دلیل مرگ زودهنگامش از ما رفت. طبق تحقیقات، بازیگرانی که به طور کامل در نقش خود غرق می شوند، “خود را فراموش می کنند” به این معنی که به طور آگاهانه به واقعیت های در مورد خودشان نادیده می گیرند و به طور موقت افکار و احساسات خود را به احساسات و افکار شخصیت خودشان تحت تسلط می کنند.
مثال های بازیگری متود
چند مثال از بازیگری متود که توسط بازیگران انجام شده عبارتند از:
- رابرت دنیرو در فیلم “راننده تاکسی” به طور فزاینده ای به شخصیت خود پرداخته بود و برای بازی به عنوان یک راننده تاکسی در شهر نیویورک ، به صورت پیش فرض از اجرای وظایف خود اجتناب کرد.
- دیان کیتون در فیلم “آمریکن هیستوری ایکس” در نقش سابرینا با استفاده از تکنیک بازیگری متود ، به شخصیت خود پرداخته بود و به شدت بر روی شخصیت خود فراگیر شده بود.
- مریلین مونرو در فیلم “مردان اولا تراز” با استفاده از بازیگری متود به شدت به شخصیت خود پیوند خورده بود و به صورت کامل شخصیت را بازی کرده بود.
چند مثال دیگر از بازیگرانی که از روش بازیگری متود استفاده کردند:
– Daniel Day-Lewis در نقش Abraham Lincoln در فیلم Lincoln
– Marlon Brando در نقش Stanley Kowalski در فیلم A Streetcar Named Desire
– Meryl Streep در نقش Sophie در فیلم Sophie’s Choice
– Robert De Niro در نقش Travis Bickle در فیلم Taxi Driver
– Dustin Hoffman در نقش Raymond Babbitt در فیلم Rain Man
چند مثال دیگر از بازیگری متود که توسط بازیگران انجام شده:
- Daniel Day-Lewis در نقش اصلی فیلم “There Will Be Blood” با استفاده از تکنیکهای بازیگری متود، وارد نقش دیوانهوار نفرینگوی دیگری شد.
- Marlon Brando در فیلم “آخرین تانگو در پاریس” با تمرین تکنیک حافظه احساسی، در صحنهای بسیار پرشور، خاطرات بیماری مادرش را به یاد آورد.
- Robert De Niro در نقش جیک لاموتا در فیلم “Raging Bull” با تمرین تکنیک بازگشت به خاطرات شخصی، به شکل واقعگرایانهای به نقش خود در فیلم پرداخت.
- Meryl Streep در فیلم “Sophie’s Choice” با تکنیک بازیگری متود وارد نقش زنی شده که تحت فشار شدیدی قرار دارد و در ترس از گذشته خود زندگی میکند.
چه میشود اگر به سبک متود پیش بروم؟
تماشاگران میتوانند نحوهٔ تفکر شما را ببینند
استفاده از متود، توانایی شما را برای درونگرایی فرایندهای شناختی شخصیت بهبود میبخشد. این به تماشاگران این امکان را میدهد که تصمیمات و درکهای شخصیت را در زمان واقعی ببینند.
بازیگری شما تمرکز بیشتری خواهد داشت
وقتی توانایی خود را برای انتخابهای دقیق بهبود میبخشید، میتوانید در هر کلمه که شخصیت شما میگوید، معنا را پیدا کنید.
توسعهٔ شخصیت شما خلاقانهتر خواهد بود
استفاده از حافظهٔ حسی شما، انتخابهای شما را به فراتر از محدودهٔ نوشتاری گسترش میدهد. یکپارچه کردن تجربیات زندگی، دیدگاهها، تمایلات، غرایز و اضطرابهای خود در شخصیت شما، ابعاد جدیدی را به شخصیت شما اضافه میکند.
بازیگری متود در برابر ساید روشهای بازیگری
روش بازیگری متود بر روی بیشتر تکنیکهای بازیگری مدرن تأثیر گذاشته است. مانند روش متود، شرایط تصوری استلا آدلر و تمرینات تکراری سنفورد مایزنر از رویکرد استانیسلاوسکی برگرفته شدهاند. روش استانیسلاوسکی نیز منبع الهام برای رویکرد هنری عملی دیوید مامت و ویلیام اچ. مکی میباشد.
روشهای بازیگری که بهترین تکمیل کننده روش متود هستند، شاید روشهایی باشند که برخلاف آن عمل میکنند. یکی از خطرات جدیترینی که متود ممکن است به همراه داشته باشد، داخلیسازی بیش از حد است. اگر به طور متعادل باشد، اجراهای متودیک میتوانند خودخواهانه و بیش از حد شود.
با انجام تمرینات فیزیکی به سبک برشت، تلاش ذهنی متود را متعادل کنید. نگاه به نظریات، روش سوزوکی، آموزشهای گروتوفسکی و کارگاههای کومدیا دلارته را نیز ارزش دیدن دارند. این پروتکلهای آموزش بازیگر عرقی و ورزشی به عنوان روشهای مهمی برای تمرین بازیگری برای شما ارزش دارند. علاوه بر این، با انجام آنها، آموزش متود را تکمیل میکنید و تجربههای جدیدی را در کار آینده خود به کار میگیرید.